یار دردانه من

مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا     

 

حیرانم از خدایی خدا  

حیرانم از روزگار غریب  

و دلم می خواهد که بدانم انچه نمی دانم  

کاش خداوند به من قلبی می داد مملو از محبت یار  

کاش در زندگی ام انقدر فرصت زیاد بود که می توانستم  

به درد دل همه برسم و همه را از شادی لبریز کنم 

کاش می دانستم یار دردانه ی من از چه غمین است 

از چه رو خسته شده؟ من چه کنم؟ 

کاش می دانستم و کاش ذهن من بی پروا بود 

می توانست آزاد سرکی بکشد بر دل دوست 

می توانست آنجا علت شادی و غمها نگرد و به من واگوید  

کاش می دانستم یار دردانه ی من از چه غمین است 

از چه رو خسته شده؟ من چه کنم؟  

یار دردانه ی من! دوستت دارم ! 

من نمی دانم چه کنم یار یکباره مرا درک کند 

و مرا با خود ببرد تا فراسوی خیال  

کاش می دانستم چه کنم؟ 

 این قوانین و همه نقل و حدیث     این همه توصیه ها 

هیچ یک نتوانند رهانند مرا  زین همه فکر و خیال  

کاش آگه شود این یار ز عشق من و من  

                                                    مجنون شوم و مست ز این آگاهی!

نظرات 2 + ارسال نظر
نجف پور شنبه 28 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:43 ق.ظ http://jomhouri.ir

با سلام.
جمهوری خبرگزاری آزاد ایران.
این پایگاه به عنوان اولین خبرگزاری آزاد ایران از شما دعوت می کند تا با عضویت در این پایگاه به جامعه خبرنگاران آزاد پیوسته و به صورت آنلاین اخبارتان را منتشر و در دسترس قراردهید.
با عضویت در خبرگزاری آزاد ایران (جمهوری)،اخبارتان را آنلاین در این خبرگزاری درج نموده و آن را به اطلاع دیگران برسانید.
همچنین با عضویت و انتشار اخبار مختلف در موضوعات متعدد،خبرنگاری را تجربه کنید و لذت ان را ببرید.
به دوستان خود بگوید»جمهوری خبرگزاری آزاد ایران
با تشکر.جمعی از خبرنگاران آزاد

سعیده یکشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:24 ق.ظ

وااا، کی حالا؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد